انتصابات با ملاحظات غیرتخصصی، اتلاف منابع ملی را به دنبال دارد
خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه-سیده فاطمه سادات کیایی: انسانها در موقعیتهای مختلف دارای مسئولیتها و نقشهایی هستند. مسئولیتهایی که آنان را ملزم به انجام امور و پیروی از قوانینی خاص میکند، این قوانین گاه میتواند شامل قوانین نوشته شده و گاه قوانین نانوشته ای باشند که از عرف و هنجارها و دین و مذهب نشأت گرفته اند. زاویه نگاه اجتماعی و فردی به موضوع مسئولیت و مسئولیت پذیری مسیر و نقشه راه را در انجام مسئولیتها برای هر فرد نشان میدهد، اینکه نگرش ما درباره مسئولیت چه باشد و آن را یک موهبت الهی ببینیم و یا یک وظیفه که تنها به دنبال انجام آن و سپس رهایی باشیم بی شک در عملکرد ما نیز اثرگذار خواهد بود. این نگرش باعث میشود تا در پذیرش مسئولیتها نیز به گونهای دیگر عمل کنیم و اگر توانایی و تخصص خود را در حد مسئولیتی آن را نمیپذیریم و یا برای انجام درست مسئولیت از هر کوششی فروگذار نکنیم.
درباره مسئولیت و مسئولیت پذیری از نگاه دینی با محمد قدرتی شاتوری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه فقه، حقوق و اندیشه امام خمینی (ره) به گفتگو پرداخته اینکه ماحصل آن را در ادامه میخوانید.
*تعریف و نگاه دین درباره مسئولیت چیست و چگونه است؟
اگر بخواهیم تعبیری جالب و مهم شده از مسئولیت بیان کنیم باید به این نکته اشاره کنیم که مسئولیت در حقیقت امانتی خطیر و نعمتی بزرگ از سوی خداوند است که به افراد سپرده میشود. هدف از این نعمت، چیزی نیست جز اینکه آن افراد با تدبیر و عدالت خود، زمینه پیشرفت و تعالی جامعه را فراهم کنند. اما نکته کلیدی اینجاست که اگر این انتصابها بر اساس معیارهای نادرست، مثل روابط شخصی، ملاحظات غیرتخصصی، تعصبات بیجا و یا به قول معروف “نان قرض دادن” صورت گیرد، نه تنها خود این نعمت بزرگ ضایع میشود، بلکه پیامدهای بسیار ناگواری مانند ناکارآمدی، بیعدالتی، اتلاف منابع ملی و بی اعتمادی را به دنبال خواهد داشت. این امر مانند آفتی است که اعتماد عمومی را تخریب میکند و مسیر توسعه کشور را با چالشهای جدی مواجه میسازد.
*در منابع دینی ما هم بر این موضوع تأکید شده است؟
بله بهعنوان نمونه اگر بخواهم ذکر کنم؛ امام علی (ع) در نامهای به حارث همدانی سه اصل کلیدی را در این باره بیان میفرمایند: «اِستَصلِحْ کلَّ نِعمَهٍ أنعَمَها اللّه ُ علَیکَ» یعنی از هر نعمتی که خدا به تو داده درست استفاده کن. «وَ لا تُضَیِّعَنَّ نِعمَهً مِن نِعَمِ اللّه ِ عِندَکَ» یعنی هیچ نعمتی را نزد خودت تباه مکن. و «و لْیُرَ علَیکَ أثَرُ ما أنعَمَ اللّه ُ بهِ علَیکَ» یعنی باید اثر نعمت خدا در وجود تو دیده شود. نعمت در کلام امام تعمیم دارد و جایگاه و موقعیت شغلی یکی از بارزترین مصادیق این نعمتهای الهی است.
*این سه اصل را چگونه میتوان به حوزه مدیریت و مسئولیت تعمیم داد؟
اصل اول یعنی استفاده درست، برای صاحبان منصب ضرورتی دوچندان دارد، زیرا سهلانگاری یا سو استفاده آنان، علاوه بر تباهی فردی، به کل جامعه آسیب میزند. اصل دوم، پرهیز از تضییع نعمت است. تبدیل پست و مقام به ابزاری برای خودبرتربینی یا غفلت از خدمت، خیانت به این امانت الهی است. یکی از آشکارترین مصادیق این تضییع، همان انتصابهای غیرتخصصی و رابطهمحور است. امام علی (ع) با کوچکترین خطایی کارگزاران را برکنار میکردند، اما متأسفانه امروز شاهدیم که برخی از مسئولین با انتصابهای ناشایست، هم نعمت مدیریت را تباه میکنند و هم اعتماد مردم را از بین میبرند. اصل سوم هم که تجلی نعمت در عمل است، ناظر بر حیثیت فرد است. اگر کسی از مقامش برای ظلم یا بیتفاوتی نسبت به حقوق مردم استفاده کند، هم نعمت را تباه کرده و هم حیثیت خود را نزد خدا و خلق خدا از دست داده است.
کلام گهربار امام صادق (ع) را باید یادآور شد که میفرمایند: «ما اُبالی ائْتَمَنْتُ خائنا أو مُضَیِّعا»؛ برای من فرقی نمیکند که امانت را به خائن سپرده باشم یا به کسی که آن را ضایع میکند.
*ممکن است کسی بگوید که من قصد خیانت ندارم، فقط فردی را که به او اطمینان دارم در جایگاهی قرار دادهام، حتی اگر تخصص کامل نداشته باشد. پاسخ شما به این توجیه چیست؟
در پاسخ به این توجیه، کلام گهربار امام صادق (ع) را باید یادآور شد که میفرمایند: «ما اُبالی ائْتَمَنْتُ خائنا أو مُضَیِّعا»؛ برای من فرقی نمیکند که امانت را به خائن سپرده باشم یا به کسی که آن را ضایع میکند. امام بین «خائن» که عمداً عمل میکند و «مضیّع» که با بیمسئولیتی و بیکفایتی باعث نابودی امانت میشود، فرقی نمیگذارند، زیرا نتیجه در نهایت یکی است. بنابراین، کسی که فردی نالایق یا غیرمتعهد را به کار میگمارد، حتی اگر قصد خیانت هم نداشته باشد، در نابودی امانت شریک است. بنابراین؛ مسئولین باید در انتخاب و انتصاب افراد دقت بسیار و نگاه جامعالاطرافی داشته باشند.
*معیارهای یک انتصاب شایسته از منظر آموزههای دینی چیست؟
بهترین راهنما در این زمینه، فرمان تاریخی امام علی (ع) به مالک اشتر است. ایشان میفرمایند: «انظُرْ فی اُمورِ عُمّالِکَ، فاستَعمِلْهُمُ اختِبارا، و لا تُوَلِّهِم مُحاباهً و أثَرَهً؛ فإنَّهُما جِماعٌ مِن شُعَبِ الجَورِ و الخِیانَهِ». یعنی کارگزاران باید پس از آزمودن انتخاب شوند، نه بر اساس جانبداری (محاباه) یا انحصارطلبی و رفاقت (أثره)، زیرا این دو ریشه ظلم و خیانت هستند. سپس امام سه ویژگی کلیدی برای انتخاب برمیشمارند: اول «أهلَ التَّجرِبَهِ» یعنی تجربه و کارآمدی. دوم «الحَیاءِ» یعنی حیا و تقوای اسلامی که همان وجدان اخلاقی است.
و سوم «مِن أهلِ البُیوتاتِ الصّالِحَهِ، و القَدَمِ فی الإسلامِ المُتَقَدِّمَهِ» که یعنی تعلق به خاندانهای شایسته و پیشینه درخشان در اسلام که نشان از هویت اصیل و تعهد دارد، نه عناصر فرصتطلب.
اگر مسئولی در انجام وظایف ذاتی خود کوتاهی کند و به امور دیگری بپردازد، چه پیامدی دارد؟
این دقیقاً همان موردی است که امام علی (ع) در نامهای توبیخ آمیز به کمیل بن زیاد، فرماندار هیت، به آن اشاره میکنند.
ایشان میفرمایند: «إِنَّ تَضْیِیعَ الْمَرْءِ مَا وُلِّیَ، وَتَکَلُّفَهُ مَا کُفِیَ، لَعَجْزٌ حَاضِرٌ»؛ یعنی اینکه کسی آنچه را که بر عهدهاش بوده ضایع کند و به سراغ کاری برود که از او خواسته نشده، نشانه ناتوانی و رأی نادرست است. کمیل مناطق تحت مسئولیت خود را رها کرده و به جای دیگری رفته بود و این باعث حمله دشمن و آسیب به مردم شده بود. این نکته بسیار مهمی است که هر مسئولی باید دقیقاً در حیطه وظایف و مسئولیتهای خود عمل کند و از آن غفلت نورزد. در غیر این صورت، این خود مصداق دیگری از تضییع نعمت مسئولیت است.
*یک مدیر و مسئول برای اینکه بتواند در جامعهای با تنوع آرا و اشخاص مختلف، عدالت را برقرار کند، باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
یکی از کلیدیترین و در عین حال دشوارترین مهارتها برای یک مدیر یا مسئول، عدالت در رفتار است. اینجاست که به یک توصیهی بسیار ناب از پیامبر اکرم (ص) برمیخوریم. ایشان در توصیهای به معاذ بن جبل به هنگام عزیمت به یمن تأکید میکنند که: «و انزل الناس منازلهم: خیرهم و شرهم: مردم را در جایگاه واقعی خود بنشان؛ چه نیکشان و چه بدشان».
امام هشدار میدهند که دولتمردان باید «به کاردانی و تعهد آنان و بهتر خدمتکردن آنها به کشور تکیه کنند، نه بر دوستی و آشنایی و حرفشنوی بیتفکر و تأمل.»
این یعنی دوری از تبعیض و رفاقتزدگی. یعنی باید با هر فردی بر اساس تقوا، شایستگی و جایگاه اجتماعیاش رفتار کرد. این اصل، تضمینکنندهٔ اجرای عدالت است.. پیامبر (ص) به صراحت در ادامه میفرمایند: «و انفذ فیهم امر الله و لا تحاش فی امره و لا ماله احدا، فانها لیست بولایتک و لا مالک: دستور خدا را اجرا کن و به خاطر کسی چه در امر حکومت و چه در مال از اجرای حق کوتاهی نکن، چرا که اینها نه ولایت از آن توست و نه مال.»
وقتی یک مسئول باور کند که این مقام و اموال تحت اختیارش، از آنِ او نیست و تنها به عنوان یک امانت در دست اوست و زودگذر لست، با جرأت و قاطعیت بیشتری برای اجرای قانون اقدام میکند و از هیچکس نمیهراسد.
*ممکن است برخی تصور کنند که یک مدیر یا مسئول باید بسیار جدی و خشک باشد. آیا جایگاهی برای مهر و محبت و گذشت در این نوع مسئولیت وجود دارد؟
این یک تصور نادرستی است. پیامبر (ص) در کنار تأکید بر قاطعیت در اجرای حق، توصیهی زیبایی دارند: «و علیک بالرفق والعفو فی غیر ترک الحق: نرمش و عفو را پیشه کن، بدون اینکه حقّی را ضایع کرده باشی.»
یعنی مدیر باید در عین استواری بر اصول، با مردم با رفق و مدارا رفتار کند و فضایی انسانی و پر از اطمینان ایجاد کند. این نرمش، باعث میشود مردم به حاکمیت اعتماد کنند و قانونپذیری در جامعه افزایش یابد.
*امام خمینی درباره انتخاب افراد در مسئولیتهای مختلف چه دیدگاهی دارند؟
امام خمینی (ره) در این زمینه یک راهبرد بسیار کلیدی و شفاف ارائه دادهاند. ایشان بهصراحت فرمودهاند: «دولت بدون گزینش اشخاص متعهد و متخصص در رشتههای مختلف موفق نخواهد شد.» این جمله به تنهایی یک شاخص اساسی است. موفقیت دولت و نظام در گرو این است که در رأس امور، افرادی قرار بگیرند که هم توانایی علمی و تخصصی لازم را داشته باشند و هم به ارزشها و آرمانهای انقلاب متعهد باشند.
امام هشدار میدهند که دولتمردان باید «به کاردانی و تعهد آنان و بهتر خدمتکردن آنها به کشور تکیه کنند، نه بر دوستی و آشنایی و حرفشنوی بیتفکر و تأمل.» و نتیجه رویکرد غلط را هم بیان میکنند: «این رویّه موجب ناکامی در خدمت به کشور است.» بنابراین، کسی که بر اساس رابطه شخصی انتخاب میشود، در نهایت نه خدمتگزار مردم که خدمتگزار فردی است که او را منصوب کرده است. در حالی که «دوست خوب برای دستاندرکاران، کسی است که در خدمت ملت باشد، نه در خدمت آنان.»
نظرات کاربران